بی دلیل

انگار هوا به شدت گرم شده من زیر کولر ابی پر سرو صدا  دارم همش فیلمای بورس و میبینم و سهام هارو تحلیل میکنم نمیدونم چم شده ولی خیلی دوس دارم این کارو ولی خب لذت بخش ترش اینه که رو اراده خودم وایستادم ودارم کار میکنم اصلا چرا باز من همش دارم راجب کار حرف میزنم میخواستم تعریف کنم این روزامو بگم که لابه لای هر کندل صعودی یا نزولی تو روند های سهم های گوگل و کوکا و ایران خودرو ووووو دارم خوشبختیامو با حضرت عشق میبینم انگار این فکر دست از سرم برنمیداره راستی هنوزم مثل قدیما وقتی تایپ میکنم غلطامو درست نمیکنم پس ببخشید اگه اشتباه زیاد مینویسم اهنگم گوش نمیکنم موقع نوشتن از رز بلاگ تقریبا داره خوشم میاد امروز قرار بود ایمان که البته چون خودش دوس داشت این اسمو من همیشه صداش میکنم قرار بود بیاد بریم باشگاه بدنسازی سر خیابونمون بعدشم که من ساعت 5 منتظرش بودمو نیومد بهشم زنگ زدم جواب نداد خواستم بگیرم  بخوابم که یه لحظه با خودم گفتم خوابیدن شاید بتونه رویاهاتو جلو چشات بیاره اما تلاش کردن  و دل کندن از خواب ظهر تابستون زیر باد کولر میتونه اون رویاهارو به واقعیت تبدیل کنه تو همین فکرا بودم بلند شدم پشت لب تاب نشستم شروع کردم جمع اوری اطلاعات راجب بورس خب امروزم با فاطمه یکم تلفنی حرف زدم راستی یادم رفت بگم ما تصمیم داریم ماه عسل بریم فرانسه اخه جفتمونم اونجارو خیلی دوس داریم داشتیم باهم مثل همیشه خیال پردازی میکردیم که فاطمه شروع کرد راجب روند رشد موهاش از دوم راهنمایی تا الان توضیح دادن راستی یکمم ازم دلخور بود میگفت خیلی درگیر کار شدم و زیاد تر از قدیما ناراحتش میکنم خب اخه حقشم نگاه کنی همینجوری شدم شایدم خیلی دارم به اینده فکر میکنم باید به امروزمم نگاه کنم قول دادم بهش تا اخر هفته بعد برم برا دندونام دکتر اخه میدونید چیه من یه خانوم دکتر زپرتی ندارم که خیلی دقیق منظمه و خیلیم به فکر سلامتیه شاید اینقد که به فکر منه به فکر تفریحاتش نیست من مطمعنم اونم مثل من برای ارامش من خیلی از هیجانات رو از دست میده تا بیشتر افکارش به سمت من کشش پیدا کنه بازم امشب که مثلا میخواستم خیلی از چیزارو بنویسم وقت نشد ولی خب تو شبای پیش رو بیشتر مینویسم

اتفاقات خوب خیلی نزدیک شدن خیلییییی

امیرحسین



[ سه شنبه 08 مرداد 1398 ] [ 23:34 ] [ امیرحسین ]